نوشته اصلی توسط
nasimilad
با سلام
من دختری 26 ساله هستم که نزدیکه 3 سال از نامزدیم می گذره.به خاطره مشکلات زیاد مالی که داشتیم نتونستیم تا حالا بریم سرخونه زندگیمون اما الان همه چی درست شده بود و ما قرار بود بریم ماه عسل بعد زندگیمونو شروع کنیم که نامزدم دچاره افسردگی و بی تفاوتی به زندگی شده و میگه شرایط روحی شروع زندگیرو ندارم و میگه اگه نگران آینده ی تو نبودم حتما ازت جدا می شدم حالش خوب نیست و حتی از خودشم بدش میاد.خیلی بی حوصله شده و من واقعا نمی دونم چیکار کنم . حتی خانواده و بچه و سقف مشترک براش بی معنی شده و هیچی خوشحالش نمیکنه ...